اشراق
اشراق
درخشش نوری است،که در باطن آدمی تجلی میکند,میدرخشد و حقایق دیده میشود

 

مقدمه

در این مقاله سعی شده به معرفی مدیریت دانش و نقش آن در سازمان ها پرداخته شود. دلایل طرح مدیریت دانش به اختصار مورد مطالعه قرار گرفته و واژپان کلیدی این مبحث تعریف شده است سپس بحث دانش آفرینی در سازمان مورد بحث واقع شده  و پس از تعریف انواع دانش به بحث قالب بندی و هماهنگی دانش پرداخته شده است. ساختار دانش در سازمان و چگونگی انتقال دانش در سازمان ها مورد بحث واقع شده است. مبحث فناوری اطلاعات و مدیریت دانش از مباحث کاربردی و کلیدی این مقاله است و سپس به موضوع طرح های کلیدی مدیریت دانش پرداخته شده است.

 

1-   مدیریت دانش معرفی

 اگر می­دانستیم که چه چیزهایی را نمی­دانیم، موفقیتی صد چندان داشتیم.  دانش می­داند که چه چیزهایی را نمی­داند. کسی خردمند و با بصیرت است که مطالب مفیدی را بداند نه مطالب زیادی را. فناوری با تغییری که در منطق رقابت بوجود می­آورد دیگر نمی­تواند به عنوان منبعی پایدار برای رسیدن به موقعیت رقابتی مطرح باشد. دانش بر خلاف اطلاعات به باورها و اعتقادات مربوط است. عوامل نامعلومی که باعث رشد و افزایش ارزش کالا و خدمات می­شوند متنی بردانش­اند. دانش برخلاف داده­ها و اطلاعات شامل قضاوت نیز می­شود. دانش دارای قابلیت حرکت در مسیر عکس خود است و به داده تبدیل می­شود. (دانش زدایی بدلیل حجیم شدن دانش)

دلیل ارزشمند بودن دانش، عملی­تر بودنش در مقایسه با داده و عملیات است. دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده ریشه می­گیرد. تبدیل اطلاعات به دانش به عهده خود بشر است. دانش برخلاف محصولات جدید و کارایی، می­تواند موجب مزیت پایدار باشد. فقط منابع دانش، تفکرات دارای استعداد نامحدودی برای رشد هستند. بر خلاف سرمایه­های مادی، ارزش سرمایه­ای دانش با استفاده­ای که از آن می­شود افزایش می­یابد. دسترسی به دانش ارزشمند بوده و ارزش آن با افزایش دسترسی بالا می­رود. عدم انتشار دانش موجب دوباره کاری­ها و استفاده از راه حل­های تکراری برای مشکلات تکراری است. فناوری اطلاعات تنها وسیله­ای برای تبادل دانش است و سازنده دانش نیست.

به زودی دیگر شرکت­ها نمی­توانند انتظار داشته باشند که تولیدات و خدمات که قبلا باعث موفقیت آنها شده بود در آینده نیز زمینه­ساز ادامه حیات آنها گردد. باید از هوش انسانها استفاده کرد. شرکت­ها به طور روزافزون  برپایه دانسته­های خود از یکدیگر فاصله می­گیرند. سازمان بر اثر تعامل با محیط خود اطلاعاتی را جذب و آن را به دانش تبدیل می­کند. پذیرش مبادلات دانش منجر به ظهور راهبردهایی شده که قدرت این بازار را افزایش می­دهد. تحریفات مانع از جریان دانش می­شوند.

جستجوگری دانش بخش مهم فعالیت مدیران را تشکیل می­دهد و حدود 20 درصد کار مدیران صرف جستجو برای کسب دانش و پاسخ به درخواست آن می­شود. مدیران دو سوم دانش خود را از طریق تلفن و گفتگوی رودررو بدست آورده و تنها یک سوم را با مراجعه به اسناد و مدارک بدست می­آورند. مهمترین عامل ناکارآیی مدیریت دانش، روشن نبودن شیوه پرداخت به افرادی بوده که عرضه کننده دانش خود هستند.

خط تولید انسانی در مقایسه با خط تولید روباتها بازدهی بیشتر داشته است. مدیریت دانش، پیش از پرداختن به “صلاحیت های محوری“ ، “سازمان یادگیر“ ، “سامانه های هوشمند” ، و “تمرکز راهبردی “ مطرح می باشد. برای کسب موفقیت در اقتصاد دنیای کنونی و آتی، به چیز ی بیش از دستیابی اتفاقی و ناآگاهانه به دانشی یکپارچه نیاز دارند. قدرت کنونی دانش برای سازماندهی، گزینش، مطالعه و داوری­ها، عمدتا از باورها و اعتقادات سرچشمه می­گیرند نه از اطلاعات و منطق. هنوز با مدیریت ارزش افزوده اطلاعات و دانش شرکت­های خود آشنا نیستیم. مدیران به بصیرت بیش از اطلاعات نیاز دارند.

 

دلایل طرح مدیریت دانش:

- رقابت جهانی

- نهضت کیفیت خواهی

-  ناکارآیی مفاهیم مدیریتی عرضه شده برای جلب مشتری

- نهضت کوچک­سازی سازمان­ها

- ناتوانی اطلاعات در ایجاد رفتار، عقاید، هم افزایی­های خلاق و فرآیندهای نوین

- نیاز به مدیریت ارزش افزوده اطلاعات و دانش در شرکت­ها

- تاثیر دانش­آفرینی در توان پایایی سازمان­ها

- تاثیر مستقیم در تصمیم­گیریهای سازمانی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ جمعه 4 شهريور 1390برچسب:مدیریت,دانش,فناوری,اطلاعات, توسط مهدی لبافی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.